مدام‌ام مست می‌دارد نسیمِ جعدِ گیسوی‌ات
خراب‌ام می‌کند هر دم فریبِ چشمِ جادوی‌ات

پس از چندین شکیبایی شبي، یا رب، توان دیدن
که شمعِ دیده افروزیم در محرابِ ابروی‌ات

سوادِ لوحِ بینش را عزیز از بهرِ آن دارم
که جان را نسخه‌اي باشد زِ نقشِ خالِ هندوی‌ات

تو گر خواهی که جاویدان جهان یکسر بیارایی
صبا را گو که بردارد زماني بُرقَع از روی‌ات

وگر رسمِ فنا خواهی که از عالم براندازی
برافشان، تا فروریزد هزاران جان زِ هر موی‌ات

من و بادِ صبا مسکین، دو سرگردانِ بی‌حاصل؛
من از افسونِ چشم‌ات مست و، او از بویِ گیسوی‌ات

زهی همّت، که حافظ را ست، کز دنییٰ و از عقبیٰ
نیاید هیچ در چشم‌اش به‌جز خاکِ سرِ کوی‌ات

#حافظ_به_سعی_سایه

غزلِ ۹۳ از تصحیحِ هوشنگِ ابتهاج (کارنامه ۱۳۹۵)

#غزل #کهن

با دلِ آغشته در خون گرچه خاموش ایم ما - فرّخیِ یزدی

خرامان از در-ام بازآ کت از جان آرزومند ام - سعدی

ما زِ یاران چشمِ یاری داشتیم - حافظ

حافظ ,مست ,گیسوی‌ات ,زِ ,صبا ,جان ,خواهی که ,مدام‌ام مست ,نسیمِ جعدِ ,جعدِ گیسوی‌ات ,مست می‌دارد

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مهندس رضــا محــمدیان قالیشویی رفوگری __ممتاز تهران اوغلی پاورپوینت دین و زندگی فایل رایگان الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین و ائمه اطهار علیهم السلام بررسی تخصصی سیم و کابل برق ساختمان و صنعتی بهترین ارگانیک هابرای زندگی مطیع گوناگون جدید ترین گیرنده نگهدارنده ملحفه روتختی